1.
عزت با وجدانیات سر و کار دارد. بچه پنج ساله هم عزت را میفهمد.
2.
سوار تاکسی شدم. راننده گفت: «پنج شنبه شنیدم میخوان مذاکره کنن. امروز توی رادیو شنیدم مذاکره ممنوعه. آمریکا که خاطر قد و بالای منو نمیخواد! نفت میخواد دیگه. مفت که نمیاد پای میز مذاکره».
3.
صدر مملکت میفهمد عزت را. کفِ مملکت هم میفهمد. این وسط یک عده هستند که میفهمند ولی راهی جز ذلت جلوی روی خود نمیبینند. موسی (ع) وعده داده که خدا کمک میکند و آنها هرچه نگاه میکنند جلویشان دریاست و پشت سرشان فرعون.
4.
من واقعا نشستم گریه کردم وقتی دیدم نفر اول مملکت میگوید: «آمریکا اگر تهدید بکند، تهدید میکنیم. تهدیدش را عملی کند، تهدیدمان را عملی میکنیم. امنیت مان را زیر سوال ببرد، امنیتش را...».
5.
همسر حاج علی چیت سازیان بود اگر اشتباه نکنم. در همان کتاب گلستان یازدهم نقل شده گویا. که به خانواده عروس گفته بودند ممکن است این جوان شهید بشود و عروس یا پدرش گفته بود یک شب زندگی با یک مرد، بهتر از هزار سال زندگی با نامرد است.
6.
زندگی با دو لقمه نان کمتر زیر سایه پرچم جمهوری اسلامی، یک لحظه اش، به هزار سال ذلت همراه با نانهای چرب و چیلی میارزد.
7.
حضرت آقا این همه روی قرآن تاکید دارند. مدام. به خاطر این است که در بحرانها قرآن چراغ راه باشد. کم من فئة قلیلةهایی که مدام میبینیم در قرآن، جلوی راه باشد. آن وقت ما قرآن را رها میکنیم و نمیخوانیم. آیا وقتش نرسیده از فردا روزی پنجاه آیه را بخوانیم؟! قول میدهم زندگی مان عوض شود! قول.